بررسی قصه‌های آئینی‌مذهبی در انجمن قصه کانون سمنان

مربیان و اعضای انجمن قصه‌گویی کانون پرورش فکری سمنان در بستر فضای مجای با «قصه‌های آئینی‌مذهبی» آشنا شدند.

به گزارش روابط‌عمومی اداره‌کل کانون استان سمنان، بیست‌وچهارمین‌جلسه‌ی مربیان و اعضای انجمن قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سمنان در راستای موضوع «جستاری در قصه‌های آئینی‌مذهبی» با دعوت از آسیه رحمتی، قصه‌گوی برگزیده و مربی فرهنگی کانون خوزستان، یک‌شنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۰ در بستر فضای مجازی برگزار و درخصوص چگونگی بیان قصه‌های آئینی‌مذهبی، گفت‌وگو شد.

رحمتی در ابتدای سخنانش اظهار داشت: اولین و بزرگ‌ترین قصه‌گوی جهانِ هستی، خداوند متعال است، آنجا که فرمود «نَحنُ نَقُصُّ عَلَیک نَبَأَهُم بِالحَق»، کسی‌که قصه‌ها را با قلم خلقت خودش رقم زده و بعد از گذشت سالیان سال برای عبرت‌آموزی بشر آن‌ها را در دل کتاب آسمانی جا داده و قرآن را یکی از بزرگ‌ترین منابع قصه‌گویی دینی قرار داده است.

وی در ادامه افزود: شاید بتوان پیشینه‌ی قصه‌گویی را به زمان اختراع اولین کلمات یا حتی حرکات بدن و صورت برای برقراری ارتباط و رفع نیازهای اولیه و هشدار از خطر بین انسان‌های اولیه نسبت داد، قصه‌هایی که بشر برای بقا، آن را به اطرافیان و نسل بعد از خودش هم انتقال می‌داد، بعدها سنت قصه‌گویی در بین قبیله‌ها از طریق بزرگان قبیله بنا نهاده شد و به این شکل، سنت‌ها و آیین‌های بومی؛ حتی رسوم مذهبی خود را در بین قبیله‌شان جاودانه کردند.

مهمان انجمن قصه‌گویی کانون استان سمنان در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: در زمان گذشته در ایران هنر قصه‌گویی، نقالی و پرده‌خوانی یکی از حرفه‌ها و فنونی بود که بسیاری از آن امرار معاش می‌کردند و درآمد داشتند و قصه‌گویان در قهوه‌خانه‌ها، خیابان‌ها و خانه‌ها، قصه‌های خود را به‌صورت ادامه‌دار و سریالی یا کامل، اجرا می‌کردند و مخاطبان قصه‌گویی هرکدام به میزان وسع مالی خود، بهای قصه‌ی شنیده‌شده را پرداخت می‌کرد؛ اما با اختراع سینما و تلویزیون، این‌شغل رفته‌رفته کم‌رنگ شده و الان به‌ندرت قصه‌گویی را می‌توان پیدا کرد که از این هنر کسب درآمد کند.

رحمتی تصریح کرد: امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی، قصه‌گویی به‌عنوان یک فن و به‌صورت حرفه‌ای دنبال می‌شود و شغلی پردرآمد است؛ اما متأسفانه در ایران تقریباَ منسوخ شده و گاهی بین بعضی از خانواده‌های سنتی که دور هم جمع می‌شدند روایت قصه صرفاً برای سرگرمی و لذت‌بردن بچه‌ها انجام می‌شد.

وی با اشاره به این‌که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، یکی از ۴۰ فعالیتی که مربیان موظف به انجام آن هستند، قصه‌گویی است، گفت: تقریباً بیش از ۲۰ سال می‌شود که کانون، مسابقات قصه‌گویی را به‌شکل حرفه‌ای و جشنواره‌ای در سطح بین‌المللی برگزار می‌کند و با این هدف که هم این سنت قدیمی را که در عصر تکنولوژی تقریباً به فراموشی سپرده شده، احیا کند و هم قصه‌گویان با دیدن و شنیدن قصه‌های مختلف با انواع اجراها آشنا شوند و کسب تجربه کنند و یک گامی برای پیشرفت و به‌روز شدن قصه‌گویی در کشور باشد.

تأکید بر جذابیت‌بخشی قصه‌های مذهبی با زبان عامیانه

رحمتی با بیان این‌که همه‌ی ما قصه‌ها را می‌شنویم تا لذت ببریم، خاطرنشان کرد: اگر یکی از انواع قصه‌گویی، لذت‌بخش نیست، مقصر قصه‌گویانی هستند که در این راه، قدم گذاشته‌اند و بایست دید اشتباه‌شان کجا بوده که مثلاً یک قصه‌ی مذهبی برای مخاطب به اندازه‌ی قصه‌ای از شاهنامه، جذاب نبوده است.

وی در تعریف قصه‌های مذهبی یادآور شد: قصه‌هایی که به‌منظور تربیت دینی گام برمی‌دارند و مخاطب با شنیدن آن‌ها با معانی و فضایل دینی یا قصه‌های تاریخی و مذهبی آشنا می‌شود و در گذشته دو دسته را شامل می‌شده، یکی قصه‌های تخیلی با هدف آشنایی با تفکر مذهبی و بالابردن فضایل دینی مانند قصه‌ی «در جستجوی خدا» و دیگری قصه‌های واقعی با هدف آشنایی با زندگی پیامبران و امامان و بزرگان مذهبی مثل قصه‌ی «حضرت ابراهیم» و البته در سال‌های اخیر دسته‌ی سومی هم به این دو بخش اضافه شده که شامل قصه‌های واقعی با ترکیب تخیل بدون ضربه زدن به سندیت تاریخی قصه‌ها است.

رحمتی با ارائه‌ی برش‌هایی از فیلم اجرای قصه‌گویی خود ضمن پاسخ به پرسش‌های اعضا و مربیان انجمن قصه‌گویی کانون استان سمنان، یکی از معضلات بزرگ قصه‌گویی مذهبی در کشور را مشکل زبان رایج این نوع از قصه‌گویی، عنوان و اظهار کرد: شاید ریشه‌ی این مشکل را بتوان به ترجمه‌ی متون دینی نسبت داد؛ چون عادت کردیم که سخنان بزرگان مذهبی را از روی ترجمه به‌همان صورت نوشتاری بخوانیم و این جریان در تئاتر، سینما و تلویزیون هم رسوخ کرده و مزید بر علت شده است.

وی تأکید کرد: کودک امروزی با زبان عامیانه، مخاطب قصه‌گویی است که شاید بسیاری از واژگان مورد استفاده‌ در قصه را حتی نشنیده یا معنی آن را درک نکرده باشد و همین موضوع باعث خستگی و بی‌حوصلگی او شده و در اصطلاح قصه‌گویی، مخاطب از قصه زده می‌شود و دیگر علاقه‌ای به شنیدن ادامه‌ی آن قصه و بقیه قصه‌های مذهبی ندارد.

زبان مذهب، زبان کتابت نیست؛ بلکه زبان دل است

مهمان انجمن قصه‌گویی کانون استان سمنان اظهار داشت: اولین اصلی که قصه‌گو بایست بداند این است که زبان مذهب، زبان کتابت نیست؛ بلکه زبان دل است و قصه‌ی «موسی و شبان» شاهد مثال خوبی است برای این‌که بدانیم رسالت یک قصه‌گو که قصه‌ی مذهبی را اجرا می‌کند، چیست.

وی در ادامه با تأکید بر آمیختن تخیل کودکانه با قصه‌گویی مذهبی، افزود: تخیل، قدرتی است که در جهان ذهنی هر فردی قابلیت تجسم دارد؛ یعنی ما می‌توانیم هر چیزی را که فکر می‌کنیم در ذهن خود ببینیم با این‌که در جهان واقعی وجود ندارد.

رحمتی تصریح کرد: مربیان می‌توانند از قدرت تخیل کودکان برای تربیت آن‌ها استفاده کنند و یکی از راه‌های صحیح جهت‌دادن به تخیل کودکان، استفاده از قصه و قصه‌گویی است و در قصه‌گویی، قدرت تخیل، باعث تجسم قصه در ذهن کودک و باورپذیری‌اش می‌شود و او صحبت‌کردن حیوانات، اشیا، وجود موجودات فرازمینی، سفر در زمان و... را به‌راحتی باور و با شخصیت‌های قصه، همزادپنداری می‌کند.

وی خاطرنشان کرد: با استفاده از قصه‌ها می‌توان لباسی زیبا بر حقایق تلخ و مستقیم پوشانده و به آرامی آن را به کودک انتقال داد؛ مانند قصه‌ی «خداحافظ راکون پیر» که واقعیت تلخ مرگ را خیلی زیبا برای مخاطب کودک به تصویر کشیده است.

رحمتی در پایان سخنانش با معرفی مجموعه‌آثار محمدرضا سنگری نویسنده و پژوهشگر دینی بر سندیت تاریخی قصه‌های مذهبی تأکید کرد و گفت: برای این‌که یک قصه‌گوی مذهبی مؤفق باشیم بایست داستان‌هایی را انتخاب کنیم که دوستش داریم و به این موضوع توجه کنیم که اولین پل ارتباطی قصه‌گو و مخاطب قبل از شروع کلام، برقراری ارتباط چشمی است و مرحله‌ی بعد، ساده‌نویسی و بازنویسی متن قصه بر اساس دایره‌ی واژگان پرکاربرد خود قصه‌گو به‌همراه تخیل است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =