یادداشت دو نویسنده و پژوهشگر به بهانه درگذشت سیداحمد وکیلیان

علی خانجانی و علی‌مراد خرمی دو نویسنده و پژوهشگر به خاطر درگذشت سیداحمد وکیلیان پژوهشگر فرهنگ عامه یادداشت‌هایی نوشتند.

علی خانجانی که مجموعه ۱۶ جلدی «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» به کوشش او و جمعی از نویسندگان و پژوهشگران حوزه ادبیات منتشر شده است از سیداحمد وکیلیان به‌عنوان مشاور ارشد این پروژه نام می‌برد و در یادداشت خود که با این بیت شعر: از شمار دو چشم یک تن کم/ وز شمار خرد هزاران بیش، آغاز شده آورده است:

دریغ و درد که در موسم برگ‌ریزان پاییزی و جدایی دردناک و غمبار برگ‌های زرین و طلایی، برگی زرین از شاخسار درخت تنومند فرهنگ و ادب این مرز و بوم جدا شد و بر خاک آرمید. زنده‌یاد سیّداحمد وکیلیان که بخش عمده‌ای از عمر گرانمایه خود را در راه تحقیق و پژوهش و نگارش فرهنگ مردم این دیار طی کرده بود، بودن و نبودنش با یکی‌بود یکی‌نبود قصه‌ها گره خورد و کسی که سال‌ها در راه قصه و قصه‌گویی تلاش و مجاهدت کرد و کوشید تا با پاسداشت فرهنگ مردم و گردآوری و تدوین قصه‌های این دیار، بیداری را به ساکنان ایران زمین هدیه دهد، دست تقدیر زندگی‌اش را به گونه‌ای رقم زد تا در شب قصه و قصه‌گویی، خوابی ابدی او را در رُباید.

برای کارکنان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تمامی علاقه‌مندان عرصه قصه‌گویی و قصه‌پژوهی مایه تحسّر فراوان است که با یکی از استادان مشوق و مشاور ارشد مجموعه شانزده جلدی «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» در شب یلدا وداعی تلخ داشته باشد.

برای این عزیز فرهیخته غفران و رحمت الهی و برای بازماندگان محترمش بویژه همسر مهربانش که در تمامی فعالیت‌های تحقیقی و پژوهشی همیشه و همواره به عنوان یاری همراه در کنار ایشان بوده‌اند، صبر و شکیبایی فراوان آرزومندیم.

راوی هزار افسون

علی‌مراد خرمی (کارن تبری) پژوهشگر و همکار دیگر مرکز پژوهش و ترویج قصه‌های ایرانی کانون پرورش فکری یادداشت خود را با عنوان «راوی هزار افسون» به وکیلیان هدیه کرده است:

در ایران کمتر کسی است که از نقش فوق‌العاده انجوی شیرازی در پژوهش و گردآوری و ثبت فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی بی‌خبر باشد. زنده‌یاد سیداحمد وکیلیان، خویشاوند و شاگرد و همکار او بود.

وکیلیان پیری بود، بلندقامت و خوش‌دیدار و زلال و صمیمی. دوسالی که در مرکز پژوهش و ترویج قصه‌های ایرانی افتخار شاگردی و همکاری با این پژوهشگر فرهیخته و پرشور را داشتم، از محضرش بهره‌ها بردم. روزها در حین کار، خاطره‌های ارزشمند تلخ و شیرینی از دوران همکاریش با انجوی برایم تعریف می‌کرد. از جدیت، تعصب و تلاش استاد در گردآوری مولفه‌های فرهنگ عامه در رادیو و برنامه بلندآوازه فرهنگ مردم و از بی‌مهری‌ها و قدرناشناسی‌ها. از این که حتی بسیاری از خواص و استادان دانشگاه، متوجه اهمیت ثبت آداب و رسوم و ضرب‌المثل‌ها و قصه‌ها و متل‌های رایج و در حال فراموش شدن نبودند و این کار را ضد ارزش و ترویج خرافات و موهومات می‌دانستند و در فضای تجددگرایانه آن زمان، این ذهنیت نادرست را به مسئولان فرهنگی وقت منتقل و ما را واپسگرا و خرافی معرفی می‌کردند. می‌گفت اما استاد انجوی بی‌توجه به قضاوت‌های نادرست و اقدامات ناجوانمردانه، با تعصبی آگاهانه به کارش ادامه می‌داد.

پیرو دیدگاه استادش، انتقاد شدیدی به تابو کردن واژه‌ها و نقطه‌چین گذاشتن به جای بعضی کلمات به اصطلاح، رکیک در آثار گردآوری شده داشت و در این باره با خشم و عصبانیت حرف می‌زد. به‌درستی می‌گفت بزرگانی مانند مولانا و سعدی و عبید و... هم در این باره دستشان نمی‌لرزید و قلم را پس نمی‌کشیدند. از این نکته روشن می‌شود که کاربرد این واژه‌ها در گذشته دست‌کم تا این اندازه تابو نبود و قباحت نداشت. درست یا نادرست، مبدع و مقصر امر را سه‌نقطه گذاشتن به جای واژه‌های تابو انگاشته شده، علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت می‌دانست.

به تاثیر منفی تربیتی کاربرد چنین واژها و تعبیرهایی اعتقاد نداشت و می‌گفت مادربزرگ‌های ما هنگام قصه‌گویی و به کاربردن زبانزدها چنین احتیاط‌هایی نمی‌کردند و این موضوع در تربیت ما تاثیر منفی نداشت. معتقد بود این‌طور احتیاط‌های ناصواب، بچه‌ها را کنجکاوتر می‌کند.

از شادروان سیداحمد وکیلیان ۷۴ عنوان کتاب تالیف و ترجمه در حوزه فرهنگ مردم و ادبیات شفایی به یادگار مانده است. این پژوهشگر به اتفاق دکتر محمد جعفری‌قنواتی در مرکز پژوهش و ترویج قصه‌های ایرانی، نقش مهمی در گردآوری مجموعه شانزده‌جلدی «فرهنگ قصه‌شناسی یلدا» داشت. همچنین با کمک همسر فرهیخته‌اش سال‌ها فصل‌نامه «فرهنگ مردم» را منتشر کرد. نام و یادش گرامی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =