هیچ‌گاه پیشرفت تکنولوژی و رسانه جای روایت‌گری را نمی‌گیرد

سمیرا خانزادی گفت: قصه‌ها تاریخ انقضا ندارند؛ چون انسان همیشه در هر گروه سنی و در هر شرایطی به شنیدن پند یا حتی خیال‌پردازی در قالب شنیداری نیاز دارد تا با آن، بال‌های رویا را به پرواز دربیاورد.

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، گفتگویی داشته با سمیرا خانزادی؛ مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، قدمت قصه‌گویی را با قدمت بشریت یکی می‌دانند؛ شاید به این دلیل که خداوند پس از خلقت انسان درصدد این بود که با قصه او را با دنیای پیش رویش آشنا کند. قصه‌هایی که خداوند بیان کرده آنقدر زیبا و شنیدنی و خواندنی است که بی‌شک نمی‌توان قصه‌گوتر از خالق یکتا و پروردگار این‌همه زیبایی‌های شگفت‌انگیز در جهان پیدا کرد.

شاید در آن روحی که خداوند از خود در انسان دمید، عصاره‌ای از قصه‌گویی هم وجود داشت که انسان‌ها هم مثل خالق خود، قصه‌دوست و قصه‌گو شدند. قصه و قصه‌گویی در هر فرهنگ و در دل خانه هر ملتی حال‌وهوای خودش را دارد؛ ما نیز در کشورمان قصه‌هایی داریم که شاید در هیچ‌کجای این جهان بزرگ پیدا نشود. قصه‌گویان قدیمی، قصه‌گوهای جدید پرورش دادند و حالا آن‌ها این وظیفه را در خود احساس می‌کنند که قصه‌گوهای جدیدتر تربیت کنند.

جشنواره قصه‌گویی که به همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ایران برگزار می‌شود، سال به سال بزرگ‌تر شده و قصه‌ها و قصه‌گویان جدیدی به جامعه اضافه می‌کند. به مناسبت برگزاری این جشنواره که از مهرماه آغاز شده و اختتامیه آن ۳۰ آذرماه ۱۴۰۲ برگزار می‌شود، با سمیرا خانزادی، قصه‌گوی کانون پرورش فکری استان تهران و مدرس قصه‌گویی درباره فعالیت قصه‌گویی‌اش گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

‌- از چه سالی وارد کار قصه‌گویی شدید؟

من از سال ۱۳۹۵ که عضو دبیرخانه جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی شدم متوجه علاقه خودم به روایت‌گری شدم و به طور جدی قصه‌گویی را آغاز کردم. عمیقاً دریافتم که قصه‌گویی بخش عظیمی از وجودم بوده که تا به حال برایم ناشناخته مانده بود.

- قصه‌هایتان را خودتان می‌نویسید؟

چون تخصصی در نویسندگی ندارم عموماً از داستان‌های نوشته‌شده استفاده می‌کنم و در مواردی که ایده‌ای در ذهن دارم می‌نویسم و بعد از دوستان نویسنده کمک می‌گیرم.

- برای تقویت حرفه قصه‌گویی چقدر مطالعه می‌کنید؟ چه نوع کتاب‌هایی به شما در این زمینه بیشتر کمک می‌کند؟

کتاب قصه خیلی مطالعه می‌کنم و در دوره‌ها و نشست‌های قصه‌گویی شرکت می‌کنم. همچنین به‌طور دائم، در زمینه قصه‌گویی مطالعه دارم و مدام با استادان قصه‌گویی در حال مشورت و نظرخواهی هستم.‌

- آیا کتاب‌های نظری درباره مهارت قصه‌گویی به حد نیاز در بازار کتاب وجود دارد؟

با توجه به نیاز به نظر من، تعداد کتاب‌های مرتبط با آموزش قصه‌گویی زیاد نیست؛ چرا که درباره تأثیر قصه‌گویی بر روند تربیت و پرورش تفکر و تخیل کودکان شناخت کافی وجود ندارد. وقتی در بازار فرهنگی نیاز نباشد عرضه نیز کاهش پیدا می‌کند. کارشناسان آموزشی تربیتی و فعالان حوزه قصه‌گویی نقش بسیار پررنگی در این مهم، دارند.

- آیا برنامه‌ای برای تألیف کتاب تجربه‌محور از سال‌های فعالیت‌تان در حوزه قصه‌گویی دارید؟

بله، ان‌شاءالله در آینده. همیشه دوست داشتم تجربیات خودم در زمینه نمایش خلاق و قصه‌گویی را به رشته تحریر در بیاورم؛ زیرا در این سال‌ها متوجه شدم بهترین آموزگاران، کودکان هستند و اینکه چه میزان قصه‌گویی و بروز احساسات می‌تواند به حل مسئله و پیدا کردن راه‌حل مشکلات مفید و مؤثر باشد.

- در این مسیر قصه‌گویان دیگری هم پرورش داده‌اید؟

بله، بیش‌تر با نوجوانان در حال تمرین هستم‌. معمولاً نوجوانان برای شرکت در مسابقه یا اجرای روی صحنه با من مشورت می‌کنند یا فیلم اجرای خود را برایم می‌فرستند. چیزی که همیشه برایم جالب است این است که دیدن اجرای آن‌ها همیشه برای من مثل کلاس درس است و در حال رفع اشکال، گویی خودم در حال آموزش هستم. پسرها عموماً راحت‌تر و برون‌گراتر هستند؛ اما خیلی پیش آمده خصوصاً در دختران که برای ابراز وجود خجالت می‌کشند و قصه‌گویی بسیار به اعتمادبه‌نفس سازنده آن‌ها کمک کرده است.

- به طور کل، قصه و قصه‌گویی چرا هنوز مهم و اثرگذار است؟ چرا قصه‌ها تاریخ انقضا ندارند؟

چون انسان همیشه در هر گروه سنی و در هر شرایطی به شنیدن پند یا حتی خیال‌پردازی در قالب شنیداری نیاز دارد تا با آن، بال‌های رویا را به پرواز دربیاورد. هیچ‌گاه پیشرفت تکنولوژی و رسانه جای روایت‌گری را نخواهد گرفت.‌

- اولین قصه‌ها یا به‌یادماندنی‌ترین قصه‌هایی که خودتان شنیده‌اید به چه زمانی برمی‌گردد و چه کسی برایتان گفته است؟

در سن ۶-۷ سالگی که مادربزرگم برایم قصه می‌گفت و اولین قصه‌ای که خودم به طور رسمی روی صحنه اجرا کردم از همین دست قصه‌ها بود.

- فرزندی دارید؟ برای آن‌ها هم در خانه قصه می‌گویید؟

دو فرزند دارم. بله تقریباً هر روز یا هر شب قصه‌گویی داریم.

- تا به حال پیش آمده به دلیل اینکه شغل‌تان قصه‌گویی است، از گفتن قصه در خانه برای بچه‌هایتان خسته شوید و حوصله این کار را نداشته باشید؟

بله شده؛ اما نه به دلیل خستگی از قصه‌گویی، بلکه به دلیل خستگی روزانه و نیاز به استراحت. در این شرایط برایشان از فایل‌های قصه‌گویی دوستان و همکاران پخش می‌کنم.

- دوست دارید در حوزه قصه‌گویی به چه جایگاهی برسید؟ چشم‌اندازی برای خودتان متصور هستید؟

بله، بسیار علاقه دارم سفیر قصه‌گویی ایران و فرهنگ غنی یلدا و همچنین اشاعه‌دهنده سنت‌های ایرانی به وسیله قصه در مجامع بین‌المللی باشم.

- فکر کنید سال ۱۴۴۲ است و شما مادربزرگ هستید. اگر بخواهید یک قصه از زمان اکنون برای نوه‌هایتان در آن زمان بگویید، کدام قصه‌تان را دوباره روایت می‌کنید؟

همیشه قصه «کاوه آهنگر» به عنوان یک قصه حماسی و نماد آزادگی یک مرد ایرانی و قصه «شهرزاد» به عنوان سمبلی از هوشیاری یک زن ایرانی و بی‌نقص‌ترین قصه، در ذهن من می‌جوشد.

   

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =