قصه‌ها اعتماد به‌نفس مرا ساختند

هشت سال است که نام« سحرناز مرادی» در فهرست اعضای کانون دیده می‌شود؛ دختری که اول فقط برای سرگرمی وارد مرکز شد، اما خیلی زود پای قصه‌های مربی‌اش نشست و فهمید قصه‌گویی فقط یک هنر نیست؛ راهی برای شناخت خود و صحبت با دنیاست. او امسال با قصه «آب و نان» در مرحله استانی بیست‌وهفتمین جشنواره قصه‌گویی روی صحنه رفت و از تجربه‌ای گفت که نه‌فقط زندگی‌اش را هدفمند کرده، بلکه به او جرئت سخن گفتن و بیان احساسات بخشیده است.


*اولین بار چه کسی برایت قصه گفت؟

مربی کانون،« سمیه بهرامی». قصه‌های او مرا شیفته‌ قصه‌گویی کرد.

*چه شد که قصه‌گویی را جدی دنبال کردید؟

همان سال اولی که شرکت کردم، در مرحله‌ی استانی برگزیده شدم. آن حس خوب باعث شد بفهمم چقدر قصه‌گویی برایم مهم است و از آن موقع تا به امروز ادامه دادم.

*در قصه گوبی الگوی خاصی دارید؟

نه، ولی فیلم اجراهای قصه‌گویان برتر را می‌بینم و تلاش می‌کنم ارتباطم با قصه‌ خودم بیشتر شود.

*چه کسی بیشترین نقش را در تشویق شما به قصه‌گویی داشته است؟

کانون پرورش فکری. فضای مرکز آن‌قدر الهام‌بخش است که ناخودآگاه به سمت قصه‌گویی کشیده می‌شوی.

*به نظر شما یک قصه‌گوی خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟

باید با مخاطب ارتباط بگیرد و قصه‌اش را دوست داشته باشد. وقتی قصه‌ات را دوست داری، روی دیگران هم اثر می‌گذاری. به عنوان یک نوجوان،

*به نظرت نوجوان‌ها امروز بیشتر به چه قصه‌هایی نیاز دارند؟

قصه‌های قدیمی و شاهنامه‌ای را خیلی دوست دارند؛ حال‌وهوای افسانه‌ای این قصه‌ها برایشان جذاب است.

*با توجه به این که ۴ سالی است در عرصه قصه گویی فعالیت می کنید، قصه گویی چه تأثیری در شخصیت و زندگی‌ شما داشته است؟

اعتماد به نفسم خیلی بالا رفت. ترس اجتماعی‌ام ریخت و مهارت کلامی‌ام تقویت شد. خلاق‌تر شدم.

*آیا فکر می کردید به مرحله استانی راه پیدا کنید و وقتی نامتان را در میان راه یافتگان دیدید چه احساسی داشتید؟

اصلاً فکر نمی‌کردم. حتی حس درونی‌ام می‌گفت امسال راه پیدا نمی‌کنی. اما وقتی تماس گرفتند و گفتند انتخاب شدی، احساس خیلی خوبی داشتم؛ انگار تلاش‌هایم دیده شده بود.

*تا چه اندازه قصه‌گویی را در بیان احساسات و مشکلات نوجوانان مؤثر می دانید؟

خیلی، وقتی قصه می‌گویی اعتمادبه‌نفست بیشتر می‌شود و راحت‌تر با مردم صحبت می‌کنی. همین باعث می‌شود احساسات و مشکلاتت را هم راحت‌تر بیان کنی.

*به نظر شما نقش کانون در کشف استعداد قصه‌گویی چقدر پررنگ است؟

خیلی زیاد. ۸ سال از حضورم در کانون می‌گذرد و همین باعث شد خودم را بشناسم و هدف دار حرکت کنم.

*چه انتظاری از کانون برای تقویت بیشتر هنر قصه‌گویی دارید؟

تشویق بیشتر نوجوانان و برگزاری کارگاه‌های متنوع. اگر از قصه‌گویان برای ترغیب دیگران استفاده کنند، تأثیرش خیلی بیشتر می‌شود.

*چطور هم‌سن‌ و سالانت را به قصه‌گویی علاقه‌مند می‌کنید؟

از حس خوب قصه‌گویی برایشان می‌گویم؛ از لذت برگزیده شدن و تأثیرش در زندگی. در مدارس هم فعالیت‌های فرهنگی مربوط به قصه انجام می‌دهم.

*دوست دارید در آینده قصه‌گویی را در چه زمینه‌هایی به کار بگیرید؟

دوست دارم معلم شوم. فکر می‌کنم قصه‌گویی در روش تدریس و ارتباط با دانش‌آموزان خیلی به من کمک خواهد کرد.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha