کودکان از فوتبال درس زندگی می‌گیرند

در حالی که تیم ملی فوتبال ایران برای چهارمین بار به رقابت‌های جام جهانی فوتبال راه یافته است و تنها یک روز مانده به اعزام این گروه به برزیل برای شرکت در بیستمین دوره این رقابت‌ها در سال 2014 آیینی در کانون برپا شد تا با حضور برخی چهره‌های ورزشی و هنری از کتاب یخی که عاشق خورشید شد به زبان پرتغالی رونمایی شود.

این رونمایی شاید از معدود برنامه‌هایی بود که ورود کانون را به عرصه‌ای ورزشی نوید می‌داد چرا که قرار است این کتاب هنگام برپایی این رویداد بزرگ ورزشی در میان کودکان برزیلی توزیع شود و مروج فرهنگ دوستی، مهربانی و صلح باشد.
مدیرعامل کانون در این آیین در حالی که حمید درخشان فوتبالیست مطرح و پیش‌کسوت ایران، معاون وزیر ورزش و جوانان و برخی مسوولان نهادهای مشارکت‌کننده در این برنامه حضور داشتند، سخنرانی کرد.
متن سخنرانی علیرضا حاجیان‌زاده و تاکید و توجه وی به اهمیت فرهنگ در عرصه‌ی ورزش حاوی نکاتی است که نگرش یک مسوول فرهنگی را به حوزه‌ی ورزش نمایان می‌سازد.
از آن رو پایگاه خبری کانون متن کامل این سخنرانی را منتشر می‌کند.

«انسان امروز، در عرصه‌های گوناگون و گسترده‌ی زندگی، و در مناسبات فرهنگی و اجتماعی از مرزها عبور کرده و جهان بدون مرز را بنیان نهاده است.
تردیدی نیست که در حوزه‌های اجتماعی ورزش، اقبالی بی‌دلیل دارد و تاثیرات مهمی را به ویژه از نیمه قرن بیستم به این سو، در زندگی انسان معاصر داشته است.
چنان‌چه اگر در برزیل از فوتبال به عنوان یکی از موتورهای توسعه این کشور نام برده می‌شود. اغراقی صورت نگرفته است. چرا که فوتبال امروز، نه یک ورزش صرف، بلکه یک رسانه قدرت‌مند و یک زبان مشترک جهانی است. تاثیر این پدیده چند وجهی منحصر به فرد تا جایی است که جامعه‌شناسان و روان‌کاوان، فوتبال را به عنوان پدیده‌ای که فرهنگ عامه بشری را تحت تاثیر خود دارد، می‌شناسد.
نماد و مظهر قدرت تاثیر و فراگیری فوتبال، جام جهانی است که در آستانه برگزاری آن قرار داریم. جام جهانی از معدود مناسبت‌های جهانی تمام عیار است که زن، مرد، پیر، جوان، کودک، فقیر، غنی و به بیان عام، همه ملت‌های جهان را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. این‌که کشورهای جهان از سرمایه‌های سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی خود برای میزبانی آن بهره می‌گیرند، نشان‌گر اهمیت آن است.
برای دریافت میزبانی جام جهانی 2010، آفریقای جنوبی از مقبولیت نماد خود یعنی نلسون ماندلا بهره گرفت. شاید این نکته که سازمان ملل متحد 191 کشور جهان را در عضویت خود دارد و فدراسیون بین‌المللی فوتبال فیفا 207 کشور را، خود به تنهایی بیان‌گر بسیاری از ویژگی‌های فوتبال باشد. در این خصوص بیانیه‌ای که آقای کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل در هنگام برگزاری جام جهانی 2006 آلمان منتشر کرد و اعتراف نمود که از این بابت به فوتبال حسادت می‌کند موید این مدعاست.
قدرت آشکار ورزش و به ویژه مجامع فوتبال می‌تواند سوال‌هایی را هم ایجاد کند که اگر فوتبال و جام جهانی قادر است اقوام و ملل گوناگون را گرد آورد چرا به مجرد اتمام آن متفرق می‌شویم؟ چرا تا زمانی که تیم‌هایمان با هم بازی می‌کنند زبان مشترکی داریم. اما به محض تمام شدن بازی، دیگر قادر به فهم یک‌دیگر نیسیتم؟ چرا ارزش‌های انسانی که به زیبایی در نمادهای المپیک تجلی می‌باید، فقط و فقط زمان بازی‌ها دیده می‌شود. اما زمانی که به تجارت یا مذاکره و یا دیالوگ مشغول هستیم، قدرت منحصر به فرد ورزش در گردهم آوردن و مفاهمه انسان فوق‌العاده است و اما در جایی پایان می‌یابد. دقیقا این جا نقطه ایست که نقش و وظیفه سایر حوزه‌ها در مناسبات انسانی آغاز می‌شود و آن حفظ روح ورزش است، ما در حوزه فرهنگ و هنر باید با استفاده از زبان جهان شمول هنر به گسترش و تعمیق روح زیبای ورزش و انتقال آن به نسل‌های آینده اهتمام کنیم. بسیاری از ارزش‌های حاکم بر روح ورزش، جهان شمول بوده و چون در یک عرصه جهانی روی می‌دهد متعلق به همه جهانیان است این‌ها را می‌توان و باید در قالب اشکال گوناگون فرهنگ و هنر به کودکان‌مان ارایه دهیم. یا اسطوره‌های خود را به روز کنیم و با زبان و شیوه‌ای جذاب به گونه‌ای کاربردی وارد زندگی بچه‌ها کنیم و همین‌طور در مجامع جهانی ورزشی به کودکان کشورهای دیگر معرفی کنیم. تاریخ معاصر ورزش ما واجد چنین اسطوره‌هایی از جمله جهان پهلوان تختی است و زندگی او سرشار از وقایعی است که هر کدام به شکل مستند، قادر است دست‌مایه ترویج یک ارزش والای انسانی باشد.
همه کشورها دارای قهرمانان مقبول و مورد احترام جامعه خود و حتی جامعه جهانی هستند و سرمایه بزرگ ملت‌ها برای ترویج ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی‌شان محسوب می‌شوند.  برای اکثریت قابل توجهی از مردم جهان وقتی نام برزیل را بشنوند پله اسطوره نامدار فوتبال، از نخستین نام‌هاست که به ذهن متبادر می‌شود. در بسیاری از کشورها حتی بهترین و محبوب‌ترین بازیکنان افتخار می‌کنند که از سوی هواداران به پله ملقب شوند، کمتر کیفیتی در حوزه‌های مختلف می‌تواند برزیل را این چنین با احترام بلند آوازه کند.
گردهم‌آیی امروز ما به خاطر رونمایی از کتابی است که همکاران بنده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با همکاری موسسه اندیشه شرق به زبان پرتغالی ترجمه کرده و قرار است با همکاری وزارت امور خارجه، وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون فوتبال و اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزان در هنگام برگزاری جام جهانی در محل اقامت، محل تمرین و محل برگزاری دیدارهای تیم ملی فوتبال کشورمان، به کودکان برزیلی اهدا شود، این حرکت فرهنگی شایسته‌ای برای نزدیک کردن کودکان دو کشور با تمدن و فرهنگ غنی است. "یخی که عاشق خورشید شد" نام این کتاب داستانی است و برای مخاطبین گروه سنی ب و ج یعنی دبستانی‌ها نوشته شده است، نویسنده و تصویرگر داستان سعی داشته‌اند با ایجاد فضای فانتزی، عشق به زیبایی‌ها و مهربانی‌ها را که یک ارزش عام دارند، از اهداف خلقت معرفی کنند. بنده با تشکر از همکاران عزیزم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و قدردانی از وزارت امور خارجه، وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون فوتبال، اتحادیه انجمن‌های دانش‌آموزان و نیز موسسه انتشارات اندیشه شرق که ما را در انجام این برنامه فرهنگی یاری می‌کنند و نیز با سپاس‌گزاری از سفیر محترم و کارکنان سفارت برزیل که نهایت همکاری را جهت تسهیل امور مبذول خواهند داشت،  معتقدم این گام اول است و گام‌های بعدی محکم‌تر، بلندتر و تاثیرگذارتر خواهد بود، انشااله حرکت بعدی در المپیک 2016 وسیع‌تر و کامل‌تر خواهد شد. معرفی مظاهر تاریخ و تمدن دو فرهنگ، ارایه اسطوره‌های دینی و ملی کشورها،  تمرکز بر مشترکات فرهنگی اجتماعی و قومی، تحکیم پیوند دوستی بین کودکان دو ملت و دیدار کودکان با قهرمانان ورزشی دو ملت را برای المپیک آینده مدنظر خواهیم داشت.
هدف بنده از ورود به این بحث در واقع توجه دادن نویسندگان، هنرمندان و برنامه‌ریزان عزیز به این نکته است که مقوله ورزش می‌تواند به عنوان گنجینه‌ی بزرگ و متنوع از ایده‌ها، سوژه‌ها و موضوعات در حوزه‌های فعالیت کانون به کمک ما بیاید. در تولید محصولات فرهنگی و هنری، در برنامه‌ها و فعالیت‌های مراکز کتاب‌خانه‌ای، در ارتباطات بین‌المللی، در پروژه‌های تحقیقاتی و حتی در فعالیت‌های مشارکتی.
 بر این باورم که ما می‌توانیم به ورزش کمک کنیم. فکر می‌کنم کانون می‌تواند به فدراسیون فوتبال کمک کند معتقدم فوتبالیست‌های ما می‌توانند با شناخت مبانی نظری فوتبال ارتباطی متفکرانه با این پدیده برقرار کنند چنانچه با درک کاملی از فلسفه فوتبال قادر خواهند بود  تمرکز کافی بر اراده و توانایی‌های خود لحاظ کنند. البته این آموزش باید در فوتبال پایه و در دوران نوجوانی صورت گیرد.  این‌که نقاط اشتراک فوتبال  با زندگی کجاست. که فوتبال را به زندگی شبیه کرده، کار گروهی، تقسیم کار و هماهنگی بین انسان‌ها که نیاز یک زندگی اجتماعی است، رهبری و مدیریت گروه که هدایت‌گر برای دست‌یابی به موفقیت گروه است، مراقبت و پرهیز از خطا، مبارزه با نفس، تمرین قانونمندی و احترام به قانون، استفاده درست از زمان و سرعت عمل، حرکت، نظم، هدفمندی و تلاش برای رسیدن به هدف، اراده، توکل و دعا و بسیاری از آموزه‌های دیگر. که تعمق در آن‌ها، کیفیت جدیدی به بازیکن فوتبال داده و رفتار او را مسوولانه‌تر خواهد کرد چرا که زمین فوتبال برای وی عرصه زندگی تعریف می‌گردد.
اگر روند این حرکت پر دامنه و ایجاد ارتباطات لازم را ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی پایه‌های صحیح و اصولی بنا کنیم، یقین دارم نتایج درخشانی حاصل می‌شود.
به خاطر داشته باشیم کودکان امروز ما در شمار نخستین شهروندان جهان بدون مرز فردا خواهند بود. وظیفه خطیر ما، تربیت اصولی نسلی است که باید با حفظ هویت خود یعنی درک و شناخت کامل از دین و آیین و فرهنگ و تمدن خود و نیز آشنایی کافی با فرهنگ و تمدن ملت‌های دیگر در صحنه حضور یابد و با تسلط بر زبان و ادبیات جامعه جهانی به گفتمان با جهانیان برخیزد. کودکان‌مان را به تماشای افق پس از باران عادت دهیم. تا در کلاس رنگین‌کمان بنشینند. رنگ‌های رنگین‌کمان در بام آسمان، در کنار هم قرار می‌گیرند ولی هرگز با یکدیگر  ترکیب نمی‌شوند.  رنگ‌ها به این نکته آگاهند که ترکیب شدن، آن‌ها را به رنگی ثابت و نامشهود تبدیل می‌کند و قطعا نمی‌توانند تصویری زیبا و درخور انتظار همه تماشاگرانِ خلق کنند و حتی اگر هر کدام‌شان هم تصمیم بگیرد که به تنهایی خود را به نمایش بگذارد، تماشاگران رنگین کمان را محدود می‌کند. بدین جهت برای این‌که تحسین همگان را برانگیزند و به هدف‌شان برسند در کنار هم قرار می‌گیرند و تصویری زیبا در بام آسمان خلق می‌کنند. هر ملت در رنگین کمان جهان فردا چونان رنگی است که زیبایی تنوع فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را اعتلا می‌بخشد اما مستقل از دیگران مرزهای هویت خویش را حفظ خواهد کرد. این شاه بیت درسی است که کودکان ما خواهند آموخت.