به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، نشست نقد و بررسی مجموعه پنججلدی «یک پاورقی»؛ داستانهایی برگرفته از شاهنامه فردوسی به قلم محمد گودرزیدهریزی و امیرحسین زنجانبر چهارشنبه، ۱۴ آبان با حضور حامد علامتی، مدیرعامل کانون، نویسندگان و محمدرضا یوسفی، کوروش پارسانژاد و بهرام جلالی پور به عنوان منتقدان اثر در سالن احمدرضا احمدی کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزارشد.


«یک پاورقی» نگاه پست مدرنی به شاهنامه دارد
محمد گودرزی دهریزی، نویسنده و روانشناس با بیان اینکه در حوزه ادبیات اقتباسی نیازمند طرح مباحث جدی هستیم، گفت: در دهههای اخیر اتفاقات علمی عجیبی در حوزه اقتباس شکل گرفته است. طبق نظر جدید در باب اقتباس، اقتباس یعنی تکرار بدون کپیبرداری. بدین ترتیب وفاداری به متن دیگرملاک اقتباس نیست.
این نویسنده با اشاره به اینکه در نظریه جدید اقتباس، قدیمی بودن به معنی اصیل و ارزشمند بودن نیست، افزود: طبق این نظریه متن اصلی و فرعی نداریم و به جای واژه «اصلی» یا «مادر» از «پیشین» استفاده میشود.
در«یک پاورقی» دنبال خلق دنیای جدید بودیم
او اظهار داشت: در مجموعه «یک پاورقی» با کمک آقای زنجانبر با نگاه پست مدرنی سراغ شاهنامه رفتیم. در این مجموعه با دو داستان مواجه هستیم: یک داستان در بالای صفحه که داستان فردوسی است و داستانی در پاورقی به رنگ مشکی وجود دارد. به مرورازمتن بالا کاسته و به متن پایین افزوده میشود.
گودرزی دهریزی با بیان اینکه در«یک پاورقی» دنبال خلق دنیای جدید بودیم، عنوان کرد: کتاب را به تعدادی از نوجوانان دادیم. آنها نه متن بالایی را برایمان تعریف کردند و نه پاورقی را بلکه مخلوطی از دو متن را بازگو کردند. این همان هدف مورد نظر بنده و آقای زنجانبر بود.

طبق نظریههای جدید اقتباس، متن اصلی هم اصیل نیست
در ادامه، امیرحسین زنجانبر، نویسنده و مدرس دانشگاه اظهار داشت: در بحث اقتباس، پیوستاری داریم که یک سر آن بازآفرینی و سر دیگر آن بازنویسی است. ویل هاچمن، بازیگر سینما معتقد است که برای زنده بودن متن باید اجازه بازآفرینی بدهید. ژانرهایی که در اقتباس به ویژه در حوزه سینما تولید میشود، بیشتر بازآفرینی است.
او با اشاره به اینکه درمقدمه مجموعه «پاورقی» روی کلمات «داستان اصلی» خط کشیدیم، بیان کرد: وقتی چیزی به متن تبدیل میشود واقعنمایی میشود و با واقعیت متفاوت است. بنابراین طبق نظریههای جدید اقتباس، متن اصلی هم اصیل نیست.

کانون در حوزه بازآفرینی به معنای واقعی عمل کرده است
سخنران دیگر این نشست، محمدرضا یوسفی با اعتقاد بر اینکه هیچ متنی مقدس نیست، گفت: بازآفرین باید اراده و خلاقیت خود را نشان دهد به همین دلیل مسئولیت بازآفرین خیلی سنگین است. خوشحالم کانون در حوزه بازآفرینی به معنای واقعی عمل کرده است، زیرا خیلی آثار به اسم بازآفرینی چاپ میشود اما بازآفرینی نیست.
او فردوسی را بازآفرینی مقتدردانست و افزود:هیچ متنی، بازنویسی نیست. در شاهنامه یک فرزند کشی به دست گشتاسب داریم. او زمینهساز جنگ رستم و سهراب بود. در متن اوستایی یک گشتاسب داریم که همراه زرتشت است و اصلاً قابل مقایسه با گشتاسب شاهنامه نیست.
کانون با چاپ «یک پاورقی» کاری جراتمندانه کرده است
این نویسنده تصریح کرد: اساتید ما مکرر میگفتند که فردوسی مصح و بازنویسی معتقد به متن بوده است اما به نظر من اینطور نیست. ما متن مقدس نداریم. بسیاری از کتابها از کتابهای دیگر متاثر شده است، به عنوان مثال کتابهای زیادی متاثراز کتاب ایلیاد و اودیسه است.
یوسفی درباره مجموعه «یک پاورقی» اظهار داشت: همین که کانون جرات کرد یک متن را به پرسش بکشد خیلی خوب و کافی است. بازآفرینی کار بسیار سختی است و در واقع کار یک هنرمند است در صورتی که بازنویس هنرمند نیست.
فردوسی ادبیات جهان را در زمان خودش میشناخته است
او ادامه داد: آقای مهریزی یزدی هنرمند نبود، زیرا یک سری متون را سادهنویسی کرده است. در صورتی که بهرام بیضایی بازآفرینی موفق است. بازآفرین باید فولکلور، مردم شناسی، جامعه شناسی روانشناسی، مفاهیم مربوط به شاهنامه را به خوبی بشناسد.
این نویسنده کودک و نوجوان با بیان اینکه فردوسی درام و ادبیات جهان را در زمان خودش میشناخته است، خاطرنشان کرد: اساس درام، تضاد است. درام نویسی بسیار سخت است و فردوسی درام نوشته است.

امروز وفاداری جایی در اقتباس ندارد
در ادامه بهرام جلالی پور با اشاره به اینکه کانون در کودکی من نقش کنشگرانه و راهبردی ایجاد کرد گفت: اگر کانون نبود امروز من اینجا نبودم. فیلم و کتابهای کانون را فراموش نمیکنم .امیدوارم کانون نقش کنشگرانه خود را داشته باشد..
جلالیپوربا بیان اینکه نظریه پردازان معتقدند امروز وفاداری جایی در اقتباس ندارد، عنوان کرد: ترجمه هم نوعی بازآفرینی است. هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. در اقتباس به ویژه برای گروه سنی کودک و نوجوان باید به زمینه، زمانه، مکان، مخاطب و رسانه توجه کنیم. وقتی پایه مخاطب کودک و نوجوان در میان است در درجه اول وظیفه ما معرفی اثر وسپس نگاه نوآورانه است.
کانون با چاپ «یک پاورقی» ابتکار خوبی به خرج داده است
اوبا اشاره به اینکه کانون با چاپ «یک پاورقی» ابتکار خوبی به خرج داده است، گفت: نویسندگان کوشیدند مخاطبان هم با داستان و هم با جهان ممکن دیگری آشنا شوند. کانون قبلاً هم آثاری از اقتباس از شاهنامه منتشر کرده است. ما کمتر در این اقتباسها نوعی از نگاه نقادانه را میبینیم.
این منتقد با طرح این سوال که چه آشناییزدایی از داستان صورت گرفته است، افزود: در گام اول برخورد ایدئولوژیک با اثر لازم است. اینکه این محتوا امروز چقدر مورد قبول است؟ جنبه دیگر، بُعد روایتشناسانه کاراست. به نظر میرسد در «یک پاورقی» نقد نویسندگان بیشتر بر جنبه داستانی بوده تا محتوا.
ایده مجموعه «یک پاورقی» جذاب است
جلالیپور اظهار داشت: اثری از شنل قرمزی مربوط به سال ۲۰۱۲ دیدم که نسبت شنل قرمزی، سفید برفی و بچه خوکها در آن با زندگی امروز مشخص بود. این مسئله در مجموعه «پاورقی» اتفاق نیفتاده است. ضمن اینکه دراین مجموعه خشونت و تابو را میبینیم در صورتی که نیاز است برای کودک و نوجوان تلطیف شود.
او ایده مجموعه «یک پاورقی» را جذاب دانست و افزود: با در نظر گرفتن رویکرد آشنایی زدایانه باید بالای صفحه داستان و تصویر مربوطه و پایین صفحه نیز داستان و تصویر مربوطه باشد که رشته کلام از دست مخاطب خارج نشود.

دیگر سخنران این نشست، کوروش پارسا نژاد با اشاره به اینکه از سال ۱۳۸۷ مسئولیت واحد گرافیک کانون را به عهده گرفتم، گفت: کانون سال یکی دو کتاب از احمدرضا احمدی چاپ میکرد به خاطر ویژگی متنهای او فکر کردم، میشود در طراحی کتابهای ایشان فکرهای جدید داشت. کوشش کردم مجموعهای درست کنم که وقتی مخاطب ورق میزند با سه تالیف مواجه شود: نویسنده، تصویرگر و طراح گرافیک.
«یک پاورقی» اتفاقی جدید برای کانون است
او ادامه داد: سال قبل آقایان گودرزی دهریزی و زنجانبر به بنده مراجعه کردند و با مجموعه «یک پاورقی» آشنا شدم. ذوق زده شدم و احساس کردم این اتفاقی جدید برای کانون است. کانون جایی است که باید خارج از کلیشههای مرسوم، کتابهای جدید چاپ کند و پیشرو باشد. در واقع کانون باید کارهایی انجام دهد که جاهای دیگر شهامت انجام دادن آن را ندارند.
پارسا نژاد اظهار داشت: در مجموعه «یک پاورقی» متن پسین جای متن پیشین را میگیرد و خودش متن اصلی میشود. حروف هم به تدریج در کتاب بزرگ میشوند. اینها جذابیت کار است. این مجموعه اثری متفاوت با بقیه آثار کانون است. مجموعه «یک پاورقی» ایدهای دارد که فوق العاده جذاب است.
کانون باید کارهای متفاوت از نظر اندیشه، نوآوری و خلاقیت انجام دهد
این گرافیست با اشاره به اینکه زمانی کانون در حوزه کتابهای کودکان و نوجوان یکهتاز بود، بیان کرد: امروز ناشران کودک و نوجوان زیادی وجود دارد و اگر کانون بدون ورود به رقابت باید کارهای متفاوت از نظر اندیشه، نوآوری و خلاقیت انجام دهد..
او تصریح کرد: آنچه از خانمها در قالبهای مختلف ساطع میشود برای هنرمندان قابل شناسایی است. به عنوان مثال شعر و دستخط خانمها از آقایان قابل شناسایی است. در «یک پاورقی» موضوع شاهنامه است که ویژگی اصلی آن حماسی بودن است. به همین دلیل بهتر بود تصویرگران مذکر برای این مجموعه انتخاب میشدند. مجلدی که مرتضی یزدانی تصویرگری کرده با بقیه مجلدها متفاوت است.
مجموعه«یک پاورقی» قابیلت ده جلدی شدن دارد
پارسا نژاد با بیان اینکه تصویرسازیهای«یک پاورقی» باید همگام با متن آرام آرام متفاوت، مدرن وامروزی میشد، گفت: صفحات ورودی کتاب یعنی صفحات عنوان، بسم الله و شناسنامه داریم را تشبیه به تیتراژ فیلم میکنم که بسیار اثرگذار است. به نظرم در«یک پاورقی» باید به این صفحات دقت میشد.
این تصویرگرخاطرنشان کرد: مجموعه«یک پاورقی» قابلیت این را دارد که به حداقل ده مجلد برسد. در چاپهای بعدی لازم است بازآفرینی در تصویرگری و گرافیک و هماهنگی در نوع و اندازه قلم روی جلد و متن صورت گیرد.
مجموعه «یک پاورقی» که از سوی انتشارات کانون پرورش فکری منتشر شده، شامل پنج جلد با عنوانهای «هفتخوان رستم»، «آرش کمانگیر»، «گردآفرید»، «زال» و «ضحاک» است.جلد نخست این مجموعه، «هفتخوان رستم» با تصویرگری عاطفه قنبریان، جلد دوم «آرش کمانگیر» با تصویرگری نگار اورنگ، جلد سوم و چهارم «گردآفرید» و «زال» با تصویرگری مهشید دارابی، و جلد پنجم «ضحاک» با تصویرگری مرتضی یزدانی آراسته شده است


