جلوه‌های نهفته در بازی و سرگرمی

کودکی با بازی و سرگرمی مترادف است. انگار کودک با بازی و بازیگوشی معنا پیدا می‌کند و اگر آن را در روزگار خوش خودش تجربه نکرده باشی، شاید از کودکی هیچ تجربه‌ای در کوله‌بار زندگی‌ات اندوخته نداری. بازی، زندگی کودک است و فرداهای او را همین بازی‌ها شکل میدهد.

محمدحسین دیزجی
گاهی این بازی‌ها انفرادی است و کودک با دنیای تخیل خود و آن‌چه در اختیار دارد سرگرم است. گاه نیز بازی و سرگرمی با حضور دیگران معنا پیدا می کند که در اغلب موارد چنین است. بازی همواره با لذت، شادابی و نشاط همراه است که اگر این نبود، بچه‌ها به تکرار آن مشتاق نبودند. و صد البته بازی و سرگرمی معنی و مفهوم دیگری نیز دارد که شاید در نگاه اول چندان آشکار و هویدا نباشد. این مهم به ظاهر پنهان آن همانا، آموزش مستقیم و غیرمستقیم است که شاید کودک از منظر خود چندان متوجه آن نباشد.  او بازی می‌کند، سرگرم می‌شود و لذت می‌برد بی آن‌که بداند غیر مستقیم در حال یادگیری اعداد، رنگ‌ها، اشکال، حجم، اسامی جانواران، گیاهان، شهرها و غیره است.
بازی‌ها در ذات خود جلوه‌های نهفته‌ دیگری نیز دارند که یکی از آن‌ها، رقابت است. رقابت یعنی یکی می‌برد و دیگری به هر دلیل طعم برد را نمی‌چشد و اما انسان به ویژه کودکان همیشه طالب برنده شدن هستند. پای برد و باخت که به میان می‌آید، گاه شکل رفاقت‌ها برای زمان محدودی دگرگون می‌شود. برنده خرسند است و بازنده مغموم. اینجاست که رنگ دوستی‌ها کم و بیش تغییر می‌کند اما ثابت و پابرجا نمی ماند. امروز قهر است و فردا دوباره آشتی می‌کند. بازی‌ها تکرار می‌شود و قهر و آشتی ها نیز ادامه می‌یابد. این تداوم و تکرار باید سرانجامی داشته باشد. کودک با راهنمایی و هدایت والدین، مربی و معلم خود به آنجا خواهد رسید که بداند، بازی خوب است اما دوستی خوبتر. شاید امروز برای یک اسباب‌بازی با دوست و رفیق و همسایه‌اش سر ناسازگاری داشته باشد اما فردا می‌داند که صلح و آرامش به مراتب ارزشمندتر خواهد بود.  صلح و دوستی، ارزش‌های گران‌بهایی است که می‌تواند دنیا و زندگی را برای انسان، زیباتر و امن‌تر جلوه‌گر کند.  
اگر فردایی سالم و سرشار از صلح و دوستی و صمیمیت را خواهان هستیم باید در گفتار، کردار و پندار خویش چنان الگویی برای فرزندان این مرز و بوم باشیم تا جهان، ما را به صلح و دوستی بشناسد.
دنیای کودکان زمانی جذاب‌تر و شیرین‌تر به نظر می‌رسد که آن روز و روزگار را پشت سر گذاشته باشیم. یک نعمت را زمانی بیشتر قدر می دانیم که از درون آن فاصله گرفته و از بیرون به آن می‌نگریم. به بزرگ‌سالی که رسیدیم تازه حسرت روزهای کودکی را داریم و دل‌مان برای آن می‌تپد و غنج می رود. مگر روزگار کودکی چه دارد که در آن روزگار قدردان آن نیستیم و در بزرگ‌سالی به جستجویش می‌پردازیم؟
صلح و دوستی زمانی در زندگی ما پررنگ شده و اولویت اول ما خواهد بود که کودکان ما، سهمی از نان سفره خویش را با پرنده‌ای در پشت پنجره اتاق تقسیم می‌کنند. این زیباترین بازی صلح‌آمیز زندگی است.
*۱۶ مهر روز جهانی کودک است و از سوی دبیرخانه هفته ملی کودک در سال ۱۴۰۰ به نام «کودک، صلح، بازی و نشاط» نام‌گذاری شده است.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =