ارایه الگویی فلسفی از جهان به کودکان با قصه

مادامی که مربیان قصه‌گو و نویسندگان ندانند که هر قصه یک الگوی فلسفی از جهان را به کودکان انتقال می‌دهد؛ رسالت قصه‌ را درنیافته‌اند.

به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نشست‌های تخصصی هجدهمین جشنواره بین‌المللی قصه گویی عصر روز 26 بهمن با مبحث «انسان فلسفی و توانش قصه‌گویی» ادامه یافت.
براساس این گزارش دکتر محمد دهقانی، دکتر محمد راغب و دکتر حسین شیخ‌الاسلامی طی این نشست به بررسی تاریخی ارتباط فلسفه و قصه پرداختند.آنان خاطر نشان کردند که در جستجوی بداندیشی و کج‌اندیشی هر نسل باید به دنبال این رفت که آنان در کودکی چه قصه‌ای را خوانده و شنیده‌اند؛ چرا که بین قصه‌گویی شفاهی به عنوان اولین منبع تغذیه کودک و انسان فلسفی بالغ، نسبت مستقیمی وجود دارد.
در ابتدای این نشست «حسین شیخ‌الاسلامی» با اشاره به ضرورت توجه به مساله‌ی انسان فلسفی و توانش قصه‌گویی گفت: انسان در علوم و معرفت‌های مختلف تعاریف متفاوتی دارد. انسان در تعریف فیزیولوژبیکی یک ارگان زنده است. انسان روانشناختی موجودی است با انگیزه‌های خاص و تیپ و ساختار ویژه. انسان جامعه‌شناختی هم تعاریف خود را دارد. اما بیایید ببینیم انسان فلسفی کیست؟ عنوان انسان فلسفی زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که انسان ‌آن‌گونه که در فلسفه دیده و شناخته می‌شود، تعریف شود و این انسان نسبت خاصی با وجود دارد. انسان فلسفی موجودی است که از موجودیت خود آگاه است و تلاش می‌کند که در طول زمان، خود را محقق کند. کودکی شکل می‌گیرد. به زمان‌بندی عادت می‌کند و می‌تواند آینده را برای خود برنامه‌ریزی کند. حال این انسان، توانایی‌ای دارد که از همان ابتدا با اوست و ممکن است دم‌دستی به نظر بیاید. این توانمندی قصه‌گویی است. انسان تنها موجودی است در دنیا که می‌تواند ارتباط منطقی بین آن‌چه رخ می‌دهد را بفهمد و آینده و گذشته‌ای را برای ‌آن متصور شود و خود او نیز آینده و گذشته دارد.
او ادامه داد: وقتی همایشی داریم به نام قصه‌گویی طبیعتا فکر می‌کنم که در چنین همایشی مبادا وجه اصلی قصه‌گویی نادیده گرفته شود؟ چرا که سال‌هاست به مباحثی مثل قصه‌های عامیانه و فرایند جامعه‌شناختی و یا قصه‌گویی از منظر ادبیات اشاره شده است ولی واقعیت این است که بنیادی‌ترین وجه آن نادیده گرفته شده است. بیایید تصور کنیم که از ما بخواهند در یک ربع، زندگی خود را تعریف کنیم. ما قادریم لحظه‌های مهم زندگی خود را در یک چیدمان و در قالب قصه روایت کنیم. پس در اینجا از توانش فلسفی قصه‌سازی بهره برده‌ایم بی‌آنکه توجهی به وجودش داشته باشیم.»
وی در ادامه‌ی سخنانش و پس از این مقدمه ادامه داد: پشت قصه‌گویی؛ تقویم و آرایش انسان فلسفی نهفته است و ما با قصه‌هایی که می‌شنویم تبدیل به انسان‌های منحصر به فردی می‌شویم.
پس از این سخنان اداره‌ی جلسه برعهده‌ی دکتر دهقانی قرار گرفت. او در ابتدای این جلسه را مهم ارزیابی کرد. وی در ادامه گفت: فلسفه‌ای که از آن صحبت می‌کنیم همان فلسفه‌ی غرب است که با داستان آغاز شد. از قدیمی‌ترین ایام نیز فلسفه به همین شیوه رواج پیدا کرده است. گفتارهای سقراط که به دست افلاطون نوشته شده است ساختاری نمایشی و داستانی دارد. رسالات افلاطون از ساختار اسطوره و افسانه استفاده کرده است و حتی به ساخت اسطوره دست زده است و چرا از این شیوه‌ها استفاده شده است؟ برای این‌که بتوانند منظور فلسفی خود را برسانند. به همین دلیل است که گفته می‌شود داستان هم‌خانه‌ی فلسفه است و از آ‌ن جدایی‌ناپذیر.»
او به بدیهی‌ترین سوالات فلسفه - که در کودکی هم مطرح می‌شوند و بزرگترین سوالات بشری بوده‌اند و هستند اشاره می‌کند: «جهان چرا و چطور پدید می‌آید؟ انسان در این جهان چه تکلیفی دارد؟ مرگ چیست و چرا هست؟ خوبی و بدی اخلاقی یعنی چه؟ آیا جهان، بنیان اخلاقی دارد؟ اسطوره‌هایی که افلاطون ساخته بود به این سوالات پاسخ می‌دادند. به همین دلیل است که گفته می‌شود تاریخ فلسفه به شدت با داستان و داستان‌نویسی گره خورده است.
این محقق و استاد دانشگاه در ادامه‌ی نشست و در جمع قصه‌گویان و قصه‌دوستان مثال‌های متعددی از نسبت تاریخی فلسفه و داستان را بیان می‌کند و پس از آ‌ن به نفی داستان توسط افراد مختلف در طول تاریخ اشاره دارد. آن‌جا که فرهنگ ایرانی نیز به این باور می‌رسد که داستان برای سرگرمی و یا حتی خواب است: «به همین دلیل است که تا عصر معاصر داستان‌سرایی جدی گرفته نشد. جالب این‌که فلسفه نیز در همین زمان شناخته می‌شود بی‌‌‌آنکه به رابطه‌ی آن دو توجه شود.»
دیگر سخنران این نشست به تاثیرات فلسفی قصه‌گویی از سوی کودکان اشاره داشت. راغب با بیان بازتاب فلسفه در کلام کودکان و تجلی آن در قالب داستان، مهارت روایی آنان را در سه شکل قابل بررسی عنوان کرد: «تجربه‌مندی، نقد پذیری و گنجینه‌ی داستانی به آن معناست که کودکان با کمک قصه‌ها تجربیات خود را معنادار می‌کنند.»
او با تقسیم‌بندی قصه‌ها به واقعی – خیالی و شفاهی – گفتاری به تفصیل درباره‌ی شیوه‌ی ارایه‌ی قصه توسط کودکان و بروز چشم‌اندازهای آن‌ها در سنین خردسالی سخن گفت.
آخرین سخن‌گوی آخر نشست «انسان فلسفی و توانش قصه‌گویی» حسین شیخ‌الاسلامی بود. او مبحث قصه‌گویی از منظر فلسفی را برای اتمام این نشست مناسب دانست: هر قصه الگویی فلسفی از جهان را به کودک ارائه می‌دهد. حال تصور کنید که کودکی قصه‌های کمتری بشنود. او الگوهای کمتری برای فهم جهان دارد. و همان قصه‌های اندک باید از این منظر بررسی شوند که به لحاظ ذهنی چه الگویی را برای کودک و خردسال می‌سازند. به همین دلیل است که اگر مربی به این نکات توجه نکند درواقع رسالت اصلی قصه را درنیافته است.
این نشست با سوال و پاسخ و همچنین بررسی جزیی‌تر تاثیر فلسفه بر ذهن کودکان همراه بود که سرفصل‌های آن در سایت اداره‌کل ‌آموزش و پژوهش کانون ارایه خواهد شد.