کاش قصه‌گویی وارد برنامه درسی مدارس شود

مدرس قصه‌گویی در دانشگاه علامه طباطبایی گفت: ای کاش قصه‌گویی بخشی از برنامه درسی مدارس شود، در واقع باید قصه‌گویی را به مدارس انتقال داد و این مهم با همکاری مربیان کانون میسر می شود.

به گزارش اداره‌کل روابط‌عمومی و امور بین‌الملل کانون، فرشته مجیب مدرس قصه‌گویی با بیان این مطلب، گفت: جدای از تعاریف گوناگونی که از سنت قصه‌گویی شده است، قصه‌گویی یکی از راه‌های ایجاد و تقویت شعور اجتماعی است، چرا که توان اظهار وجود به کودک می‌دهد و کنجکاوی و تفکر را در او بر می‌انگیزد.
مجیب در همین زمینه بیان داشت: از طرف دیگر قصه‌گو می‌تواند میل به خواندن، نوشتن و فعالیت‌های هنری (نمایش، نقاشی و...) را در کودکان ایجاد کند و باز هم تاکید می‌شود، قصه‌گویی به کودک یاد می‌دهد چگونه خود را بیان کند.
این مدرس دانشگاه با بیان این‌که قصه‌ها در لابه‌لای محتوای خود، مطالب زیادی درباره دوران گذشته آشکار می‌سازند، خاطرنشان کرد: قصه‌ها سنت، فولکلور و فرهنگ عامه را در بردارد که باید آن‌ها را شناخت چراکه باعث یک‌پارچگی فردی و صداقت می‌شوند.
مجیب ابراز داشت: از طرفی قصه‌گویی به فرد کمک می‌کند که به زندگی‌اش معنی و مفهوم بخشیده، با مسائل سخت درونی‌اش به مقابله بپردازد و هنگام برخورد با حوادث برای تسکین و سازش خود از آن بهره‌مند شود.
وی ادامه داد: قصه‌ها، قصه‌های زندگی هستند و متأثر از آن، در نتیجه کوچک و بزرگ به آن احتیاج دارند و علاقه‌مند به شنیدن قصه‌ها بیش از هر چیز قلب را لمس می‌کنند، کوچک و بزرگ ندارد، به انسان قدرت پرواز می‌دهد و کس دیگر بودن و شدن.
مدرس قصه‌گویی در دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این‌که متاسفانه قصه‌گویی امروز بین خانواده‌ها بی‌رنگ شده است، تصریح کرد: در ظاهر گرفتاری کاری والدین، پر کردن اوقات فراغت با ساحره‌ای به نام تلویزیون و شاید از همه مهم‌تر عدم آشنایی والدین به گنجینه قصه‌ها، حتی نداشتن تجربه شنیدن قصه و لذت بردن از آن، همه و همه دست به هم داده که این فعالیت کمتر در خانواده‌ها دیده ‌شود.
مجیب تلاش خانواده‌ها برای بهتر شدن زندگی فرزندان‌شان را امری طبیعی دانست و گفت: همان‌گونه که اشاره شد عدم آگاهی موجب این کاستی می‌شود، بنابراین باید به آن‌ها از طریق رسانه‌ها، انجمن اولیا و مربیان، کتاب‌ها و نشست‌های مختلف در زمینه ضرورت و اهمیت قصه‌گویی برای کودکان آموزش داد.
وی با اشاره به این‌که استفاده از فن‌آوری در دنیای امروز ضروری و بسیار خوب است، تصریح کرد: اما بایستی استفاده از این امکان را به خانواده‌ها آموزش داد.
مجیب افزود: چشم و گوش، دو گیرنده متفاوت هستند و برای درک بهتر، این دو بایستی توامان نقش خود را ایفا کنند، یک کلیک یا موس نمی‌تواند جای ورق ‌زدن و بوی کتاب و نقش قصه‌گو را ایفا کند، زیرا قصه‌گویی یک آفرینش دو جانبه است، در حالی‌که لوح فشرده و نوار قصه‌گویی بدون توجه به مخاطب و عکس‌العمل‌ها و برداشت‌هایش، کار خود را ادامه می دهند.
وی اظهار داشت: بنابراین مدت استفاده، نحوه استفاده و به کارگیری فن‌آوری باید به خانواده‌ها آموزش داده شود چرا که این امکان جزء جدایی‌ناپذیر زندگی‌های امروز است و بسیاری از بچه‌ها خود را با بازی‌های رایانه‌ای سرگرم می‌کنند که سرشار از جدال‌های مداوم، رقابتی، کُشت و کُشتار و... است.

این مدرس دانشگاه متذکر شد: پس طبیعی است که بچه‌ها دیگر جایی برای دوست داشتن و دوست داشته شدن، برای همدردی و تلاش، حتی دیدن خود در لابه‌لای قهرمان بازی‌ها ندارند و این مساله حتی در مورد فیلم‌ها نیز صادق است.
مجیب در عین حال ابراز داشت: کارتونی شدن برخی متون حتی ادبیات کلاسیک (مانند بابالنگ دراز، بینوایان و...) رغبتی برای خواندن این کتاب‌ها باقی نمی‌گذارد و طبیعتاً هرگز نمی‌توان از خواندن لذت برد و اشتیاق خواندن که تفکر خلاق را توسعه می‌دهد، به مرور از دست می‌رود.
وی به تاثیر برگزاری جشنواره‌های قصه‌گویی اشاره و خاطرنشان کرد: برپایی جشنواره‌ها و آشنا شدن با قصه‌گویی‌های داخلی و خارجی بسیار مفید است چرا که به قولی تجربه، معیار نیست ولی تسلی است؛ در اصل برگزاری جشنواره هیچ کافی نیست، فقط وقتی پای رقابت بین گزینش بهترین‌ها پیش می‌آید آنجاست که برگ قصه‌گویی رقم می خورد، خلاقیت و زیبایی و سحرآمیز بودن از بین می‌رود.
مدرس قصه‌گویی با اشاره به ضرورت و اهمیت قصه‌گویی و عدم توجه به ارزش آن در آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: مربیان نقش اساسی در بهینه‌کردن و زنده نگه‌داشتن قصه‌گویی ایفا می‌کنند و بارها شاهد کارشان بوده‌ایم و نقش آن‌ها را در علاقه‌مندی کودک و نوجوان به شنیدن و خواندن مشاهده کرده‌ایم، اما این کافی نیست.
مجیب تاکید کرد: ای کاش قصه‌گویی بخشی از برنامه درسی مدارس بشود، در واقع باید قصه‌گویی را به مدارس انتقال داد و این مهم با همکاری مربیان کانون میسرمی شود؛ تجارب آن‌ها می‌تواند راهنمای معلمان در سطوح مختلف شود تا بدان حد که بتوانند برنامه‌های درسی را بر اساس قصه‌گویی طرح‌ریزی کنند و آموزش را با نیاز‌ها متناسب‌تر کنند.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر منابع قصه در کتابخانه‌ها بسیار محدود است و مربیان ناچار از قصه‌ها و کتبی استفاده می‌کنند که در کتابخانه و در دسترس بچه‌هاست، بنابراین این مساله می‌تواند مانع نوآوری و خلاقیت موضوع کار شود؛ باید راه‌کارهایی جهت استفاده مربیان از متون قدیم و نحوه ارائه آن‌ها از طریق قصه آموزش داده شود.
مجیب بر تشویق مربیانی تاکید کرد که در نقاط مختلف ایران زندگی می‌کنند و افزود: شاید این راهی باشد که قصه‌های قدیم آن منطقه را که در دل افراد مسن جای خوش کرده‌اند جمع‌آوری کرده و به گنجینه کتاب‌های کتابخانه بیافزاید.