قصه‌ی پریان، امید را زنده می‌کند

در سومین روز از برگزاری نشست‌های هجدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی، قصه‌های پریان و ضرورت استمرار روایت و خوانش آنان در دنیای معاصر به بحث و بررسی گذاشته شد.

به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، عصر روز 18 بهمن علیرضا حسن‌‌زاده (نویسنده و پژوهشگر)، محمدرضا یوسفی (نویسنده) و مسعود ملک‌یاری (نویسنده و مترجم) در جمع مربیان آموزشی و قصه‌گویان حاضر شدند و  طی نشستی به بیان جایگاه تخیل و رویا به‌عنوان پدیده آورنده‌ی امید پرداختند.
براساس این گزارش علیرضا حسن‌زاده به تعریفی جامع از معنا و مفهوم «قصه‌ی پریان» پرداخت و دیگر کارشناسان، ادبیات فولکلور و کاربردهای قصه‌های پریان را به بحث گذاشتند.
دکتر علیرضا کرمانی مدیرکل مرکز آموزش و پژوهش‌ کانون همچون روزهای گذشته به بیان مقدمه‌ای درباره‌ی موضوع مورد بحث پرداخت: «من از منظری عامیانه به افسانه می‌پردازم. نیاز به افسانه مثل نیاز به جهان‌بینی و خواب است. افسانه، ‌تعادل از دست رفته را به دنیا باز‌می‌گرداند و بر اساس تاریخ هر افسانه می‌توان کارکرد تعالی بخش آن را دید با این کاربردهاست که می‌توان نقش مهم آنان را در تاریخ کودکی به بحث و بررسی گذاشت.»
کرمانی ادامه داد: «نکته‌ای که همواره قابل بحث بوده است تعلق افسانه‌‌ها به بازه‌ای زمانی است. آیا افسانه‌ها مقوله‌ای مربوط به گذشته‌اند؟ اصلا دنیای امروز به افسانه نیاز دارد و یا در دنیای افسون زده‌ی امروز جایی برای بروز و ظهور افسانه وجود دارد؟»
مدیرکل مرکز آموزش و پژوهش‌ کانون با ذکر این مقدمه از کارشناسان برنامه درخواست کرد تا بحث را آغاز کنند.
حسن‌زاده قصه‌ی پریان را این‌طور معرفی کرد: «قصه‌های کمابیش بلند با ویژگی همنشینی و جانشینی بن‌مایه‌ها و اپیزودها که در دنیایی غیرواقعی که جغرافیای خاصی را دربر ندارد اتفاق می‌افتد. سراسر شگفتی است و در انسان تبدیل به قهرمانی می‌شود که بر نمادهای شر - که دشمن او و جهان هستند - غلبه می‌کند. قهرمان یا به سلطنت می‌رسد یا با شاهزاده ازدواج می‌کند.»
این کارشناس که قصه‌های پریان را از منظر انسان‌شناسی به بررسی گذاشته بود توجه به چند نکته را در این نوع دیدگاه ضروری خواند: «رابطه قصه‌های پریان با تجربه مهم است. قصه‌ی پریان بازنمایی واقعیت‌ها و تجربه‌‌هاست و ما وقتی در باره قصه‌های پریان صحبت می‌کنیم دچار یک تضاد آرا می‌شویم چرا که در یک متن دیوها نقش مثبت دارند و در جای دیگر نقش منفی. پس در قصه‌ی پریان کسی بر دیگری مقدم نیست. به همین دلیل گفته می‌شود که قصه‌ی پریان یک تجربه خودجوش است. قصه، امری آستانه‌ای است و به همین دلیل دارای تکثر فرم است. در اینجاست که می‌گوییم افسانه جایی بالاتر از اسطوره دارد.»
او ذکر تفاوت‌های قصه‌ی پریان با دیگر ‌سبک‌ها را نیز کمکی در شناخت این نوع ادبی دانست: «قصه‌های پریان دو ویژگی دارد. نخست شگفتی و جادو است و دیگری پایان خوش. در این نوع از ادبیات عشق و بخشش و مهربانی در برابر افسون و شرارت و خشم قرار می‌گیرد.»
مسعود ملک‌یاری دیگر سخنران این نشست بود. او به مشکلات پیش روی این سبک اشاره داشت. ملک یاری گفت: «مهم‌ترین معضل این سبک از ادبیات، موانع انسانی است. افرادی در مقابل این نوع داستان‌ها قرار گرفتند و وجود ادبیات پندآموز را یادآور شدند و خیال‌پردازی را که طی قرن‌ها ساخته و پرداخته شده است را امری بیهوده دانستند. متاسفانه این شیوه‌ی تفکر در ایران نیز دیده می‌شود. این در حالی است که  قصه‌های پریان و افسانه‌ها قابلیت بازسازی را دارند. می‌توان براساس ساز و کار زمانه این قصه‌ها را بازسازی کرد و ساختار و ماهیت ‌آن‌ها را تغییر داد. از سویی توجه به ادبیات رئال و خلق آن در برابر ادبیات قابل بحث ما قرار گرفته است و بسیاری معتقدند نمی‌توان با ادبیات فانتری کودکان را تحث تاثیر قرار داد.
او با ذکر این مقدمه شناخت مدعوین از کارکردهای قصه‌های پریان را مهم تلقی کرد: «قصه‌های پریان سه کاربرد دارند. نخست سرگرم کننده بودن، دوم  تفسیر شرایط موجود و انعکاس شرایط و در نهایت ساختن آرمان شهرها.»
ملک‌یاری با توجه به شناخت مدعوین از دو کارکرد اول، توجه به کاربرد سوم را ضروری دانست: «شاید بگوییم که در داستان نیز این ویژگی وجود دارد اما در آن فضا دست ما زیاد باز نیست. با آنکه قصه‌های پریان قاعده‌مند‌ند اما به دلیل پر پرواز داشتن خیال می‌توانیم عناصر را جوری در کنار هم قرار دهیم که آرمان شهرها شکل بگیرند.»
سومین کارشناس این نشست درباره‌ی چالش‌ها و ضرورت‌های پیش روی نویسندگان در این حوزه سخن گفت. او محوریت موفقیت یک نویسنده را در تبارشناسی آثار گذشتگان خلاصه کرد: «صحبت از خلق این نوع داستان‌ها و حفظ آن‌هاست. و شناخت چگونگی خلق آن‌ها و بستر خلق آن‌ها در گذشته کمک شایانی به نویسنده‌هاست. از تجربه‌ی شخصی خود سخن می‌گویم. وقتی قرار است قصه‌ای را بازآفرینی کنیم نبایست به این توجه کرد که نویسنده و بازآفرین قبلی چه گفته و نباید فانتزی را برابر با جهان خیال‌انگیز دانست. بگذارید با مثالی بحث را ادامه بدهم. خاله سوسکه نمادی است از زن سالاری که البته جای بحث فراوان دارد. اما اشاره‌ی من توجه به ریشه‌های کاربردی هر اثر و بازیابی آنان در خلق آثار جدید است. اگر من جایگاه اولیه‌ی داستان را بشناسم می‌توانم آن را ریشه‌یابی کنم  و بدانم که بر اساس چه ضرورتی یک اثر خلق شده است.»
نشست قصه‌های پریان با بررسی جزییات سخنان کارشناسان ادامه یافت. آنان به رد یا تایید سخنان هم پرداختند اما حسن‌زاده بیان مساله از نگاهی دیگر را نیز ضروری دانست. او که پژوهش‌هایی میدانی در این رابطه انجام داده است به سوال اساسی برخی مخاطبان در مورد کاربرد این سبک اشاره داشت و ضرورت پاسخگویی به آنان را مطرح کرد. او گفت: «در این شرایط ما بایستی هم اکنون به دلایل اهمیت رویا و تخیل بپردازیم. وقتی ما از جایگاه رویا صحبت می‌کنیم یعنی درباره‌ی امید حرف می‌زنیم. در انسان‌شناسی گفته می‌شود که رویا و تخیل امری فرابرون ساختاری است و در این حوزه خلاقیت شکل می‌گیرد.»
وی ادامه داد: «امید معنای فراساختاری دارد و قصه‌های پریان قصه‌ی هریک از ماست. قصه‌ی  مبارزه با شکست است و به مخاطب می‌آموزد که چه‌طور بر نمادهای ناامیدی غلبه کند.»
یوسفی آخرین سخنران این نشست بود. او با بیان این نکته که ساختار داستان سبب موفقیت یک اثر می‌شود، گفت: «اگرچه در خلق این نوع آثار باید به قوانین و درون مایه توجه کرد اما فراموش نکنیم که آنچه شاهنامه را شاهنامه کرد امید و یاس و شکست آن‌ها نبود بلکه فردوسی نقش قصه‌پردازی خود را به خوبی ایفا کرد و به ساختار توجه کرد.»
سومین نشست تخصصی هجدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی با چالش‌‌ها و بحث‌های متنوع ادامه یافت. در این نشست مربیان و مدعوین سوالاتی را مطرح کردند و فرصت سوال و پاسخ انفرادی با کارشناسان را نیز یافتند. کارشناسان ضمن معرفی منابع مکتوب در این حوزه، کتاب‌های موفق این سبک را نیز در خلل سخنرانی خود به دوستداران این نوع از داستان‌ها معرفی کردند.
این نشست‌ها طی روزهای آینده و در حاشیه جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی همچنان ادامه می‌یابد.
این جشنواره قرار است طی روزهای 27 تا 30 بهمن 1394 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی‌هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب برگزار شود.